از بین تمام مهارتهایی که ما فرزندان خود را تشویق میکنیم تا آنها را توسعه دهند، هوش اجتماعی برای پیشبینی یک زندگی موفق و شاد ضروریترین است. هوش عاطفی به عنوان توانایی فرد برای بیان و مدیریت احساسات مناسب در عین احترام به احساسات دیگران تعریف میشود. این مجموعهای از مهارتهایی است که کودکان میتوانند در هر سنی شروع به یادگیری کنند. در این مطلب اهمیت و روش بالا بردن هوش اجتماعی در کودکان را مورد بررسی قرار دادهایم.
چرا توسعه هوش هیجانی در کودکان اهمیت دارد؟
هوش هیجانی به توانایی فرد در تشخیص، درک و مدیریت احساسات خود اشاره دارد. افراد با هوش هیجانی خوب از خودآگاهی قوی برخوردارند: آنها میتوانند احساسات خود را بیان و تنظیم کنند و درک میکنند که چگونه احساسات آنها میتواند بر رفتار و تفکر آنها تأثیر بگذارد، به ویژه در موقعیتهای استرسزا. به عنوان مثال، اگر کودک به دیوار لگد بزند، او باید عصبانی باشد. اگر آنها بتوانند احساس خود را بیان کنند، میتوانند تلاش کنند تا آن را تغییر دهند و احساس بهتری داشته باشند. هوش اجتماعی به این بستگی دارد که چگونه یک فرد عواطف و احساسات شخص دیگر را تشخیص میدهد، درک میکند و به آنها پاسخ میدهد، چگونه روابط خود را ایجاد و حفظ میکنند. گوش دادن، نشان دادن همدلی با دیگران، به اشتراک گذاشتن، برقراری ارتباط، حل تعارض و حفظ روابط سالم همه نشانههایی هستند که یک فرد دارای هوش اجتماعی قوی است. برای مثال، توانایی دیدن نقطه نظرات دیگران و اینکه چگونه دیدگاه آنها ممکن است بر احساس و رفتار آنها تأثیر بگذارد.
روشهای اصولی توسعه هوش هیجانی کودک:
1- مهارتهای اجتماعی خوب را از کودکی پرورش دهید.
به محض به دنیا آمدن کودک خود، یک رابطه دو طرفه و فرد به فرد را با او شروع کنید. محترمانه صحبت کنید، هر زمان که با نوزادان خود صحبت میکنیم، آنها در حال یادگیری زبان هستند، بنابراین ما باید زبانی را که میخواهیم فرزندمان یاد بگیرد الگو کنیم. نوزادان قبل از اینکه کلمات قابل تشخیص را به زبان بیاورند قادر به برقراری ارتباط و درک هستند. قبل از اینکه او را بلند کنید یا دوباره پایین بیاورید، به نوزادتان بگویید که چه خواهید کرد.
2- یک الگوی خوب باشید
فرزندتان با دیگران همانطور رفتار خواهد کرد که شما با او رفتار میکنید. علاوه بر احترام آشکار روزمره، این بدان معناست که شما در خلوت از او انتقاد میکنید، نه در مقابل دیگران، از جمله دوستانش. این بدان معناست که شما باید راههای زیرکانهای پیدا کنید تا با فرزند خردسال خود و سایر بچهها در مورد نحوه رفتار آنها با یکدیگر صحبت کنید تا به آنها کمک کنید، هنگام بازی با هم مشکلات را برطرف کنند. اگر جلوی فرزندتان با کسی بحث میکنید، سعی کنید این اختلاف را با ظرافت حل کنید. سپس به زبان ساده آنچه را که اتفاق افتاده برای فرزندتان بازگو کنید، به خصوص اگر کودک آشفته به نظر میرسد. الگوی صبر، بخشش، به اشتراک گذاشتن، همدلی و ویژگیهای اجتماعی که برای فرزندتان آرزو میکنید، باشید. بیشتر بخوانید: چگونه یک الگوی رفتاری موثر برای کودک خود داشته باشیم؟
3- از دوستیهای او حمایت کنید
دوستیهای رو به رشد فرزندتان را گرامی بدارید و تقویت کنید. در مورد آنها صحبت کنید، آنها را به خاطر بسپارید، فرصتهایی برای بازی ایجاد کنید. به یاد داشته باشید که کودکان، درست مانند بزرگسالان، با یکدیگر بد میشوند که لزوماً به معنای پایان یک دوستی نیست، فقط به این معنی است که آنها برای حل مسائل پیش آمده به کمک نیاز دارند.
4- به فرزندتان بیاموزید که افراد مهم هستند
به فرزندتان بیاموزید که به دیگران توجه کند. اوایل آن را برای او الگوسازی کنید، آن را تحسین کنید، به او کمک کنید تا مشکلات همسالان را حل کند و اجازه ندهید فرزندتان عمدا یا ناخواسته به شخص دیگری بیاحترامی کند.
5- به فرزندتان کمک کنید یاد بگیرد که چگونه شکافهای روابط را ترمیم کند
وقتی به ترمیم روابط فکر میکنیم، معمولاً روی عذرخواهی تمرکز میکنیم. اما عذرخواهی زودهنگام از صمیم قلب نخواهد بود و ممکن است با کینه توزی کودک نتیجه معکوس داشته باشد. دادن فرصت آرام شدن به آنها همیشه بهتر عمل میکند. معذرت خواهی یک مهارت دوستی بسیار مفید است که به راحتی برای افراد در فرهنگ ما به دست نمیآید، بیشتر به این دلیل که احساس میکنیم نشان میدهد که در ابتدا اشتباه کردهایم یا اشتباه میکنیم. اما همه روابط انسانی دارای تعارض خواهند بود و بچهها هنوز در حال یادگیری نحوه برخورد با تعارض هستند. بنابراین مطمئن شوید که عذرخواهی را به شرمساری عمومی تبدیل نکنید، در غیر این صورت کودک شما همیشه در برابر آنها مقاومت میکند. اگر هرگز عذرخواهی نکنید، آنها هم این کار را نخواهند کرد. اگر شما با مهربانی و اغلب از آنها و دیگران عذرخواهی کنید، آنها نیز این کار را خواهند کرد. راز کمک به کودکان برای یادگیری عذرخواهی این است که عذرخواهی را به تنبیه تبدیل نکنید.
6- فرصتهایی برای تمرین فراهم کنید
یادگیری پیچیدگیهای تعاملات اجتماعی نیازمند تمرین فراوان است. بسیاری از ما تمام زندگی خود را صرف یادگیری میکنیم اما هرگز به آنها تسلط نمییابیم. بنابراین به نوزادان و کودکان اجازه دهید تا آزادانه با همسالان خود ارتباط برقرار کنند. کودکان زمانی مهارتهای اجتماعی را میآموزند که ما پیش فرضهای بازی را کنار بگذاریم، حمایت کنیم اما مداخله نکنیم، از نزدیک و با حساسیت مشاهده کنیم.
7- به احساسات کودک خود برچسب بزنید
بچهها باید بدانند که چگونه احساس خود را تشخیص دهند. شما میتوانید با گذاشتن نامی بر روی احساسات فرزندتان کمک کنید، حداقل احساسی که فکر میکنید فرزندتان دارد. کلمات احساسی مانند “عصبانی”، “ناراحت”، “خجالتی” و “دردناک” همگی میتوانند واژگانی برای بیان احساسات بسازند. فراموش نکنید که کلماتی را برای احساسات مثبت نیز به اشتراک بگذارید، مانند “شادی”، “هیجانزده”، “امیدوار” و…
8- هوش اجتماعی را به یک هدف دائمی تبدیل کنید
مهم نیست که فرزند شما چقدر از نظر احساسی باهوش به نظر میرسد، همیشه جایی برای پیشرفت وجود دارد و احتمالاً فراز و نشیبهایی در دوران کودکی و نوجوانی وجود دارد. همانطور که بزرگتر میشوند، احتمالاً با موانعی روبهرو میشوند که مهارتهای آنها را به چالش میکشد. بنابراین، این را هدف قرار دهید که مهارتسازی را در زندگی روزمره خود بگنجانید. وقتی فرزند شما خردسال است، هر روز در مورد احساسات صحبت کنید. درباره احساساتی که ممکن است شخصیتهای کتاب یا فیلم احساس کنند صحبت کنید. درباره راههای بهتری که ممکن است مشکلات حل شده باشد یا استراتژیهایی که شخصیتها میتوانند برای رفتار محترمانه با دیگران استفاده کنند، بحث کنید. همانطور که فرزندتان بزرگتر میشود، در مورد موقعیتهای واقعی زندگی صحبت کنید، چه چیزهایی باشد که در زندگی روزمره با آنها روبهرو میشود یا مشکلی باشد که در اخبار میخوانید، آن را به یک گفتگوی مداوم تبدیل کنید.
بیشتر بخوانید: تاثیرات شگفت انگیز محبت و همدلی با کودک
9- از اشتباهات فرزندتان به عنوان فرصتی برای رشد بهتر استفاده کنید
هنگامی که آنها به دلیل عصبانیت یا جریحهدار کردن احساسات شخصی رفتار میکنند، زمانی را برای صحبت در مورد اینکه چگونه میتوانند در آینده بهتر عمل کنند، اختصاص دهید. با حمایت و راهنمایی مداوم شما، فرزند شما میتواند هوش هیجانی و قدرت ذهنی مورد نیاز برای موفقیت در زندگی را توسعه دهد.
10- مهارتهای مقابله سالم را آموزش دهید
هنگامی که بچهها احساسات خود را درک میکنند، باید یاد بگیرند که چگونه با آن احساسات به روشی سالم کنار بیایند. دانستن اینکه چگونه خود را آرام کنند، خود را شاد کنند یا با ترس های خود روبهرو شوند، برای بچههای کوچک پیچیده است. مهارتهای خاص را آموزش دهید. به عنوان مثال، کودک شما ممکن است از یادگیری این که چگونه در هنگام عصبانیت چند نفس عمیق بکشد تا بدن خود را آرام کند، سود ببرد. همچنین ممکن است به فرزندتان کمک کنید تا جعبهای بسازد که به او کمک کند احساساتش را تنظیم کند. یک کتاب رنگآمیزی، یک کتاب جوک مورد علاقه، یک موسیقی آرامبخش و لوسیونهایی که بوی خوبی دارند، مواردی هستند که میتوانند به درگیر کردن حواس و آرام کردن احساسات آنها کمک کنند. وسایل را در جعبه مخصوصی که تزئین میکنند قرار دهید. سپس، هنگامی که آنها ناراحت هستند، به آنها یادآوری کنید که بروند بسته آرامش خود را تهیه کنند و با استفاده از ابزارهای خود برای مدیریت احساسات خود تمرین کنند.
کلام آخر: ارتباط قوی بین هوش هیجانی و اجتماعی وجود دارد. ایجاد این مهارتها در دوران کودکی، پایه مهمی برای سلامت روانی خوب در طول زندگی کودک فراهم میکند و شانس او را برای داشتن روابط پایدار و سالم با اطرافیانش افزایش میدهد. هوش عاطفی و اجتماعی تابآوری افراد را بهبود میبخشد و به آنها کمک میکند تا به سرعت از شکستها و ناامیدیها عقب نشینی کنند.