3353987 0937

مشاوره خرید

55265955 021

خدمات پس از فروش (داخلی ۲)

بد دهنی

به عنوان پدر و مادر، این ما هستیم که باید در مورد فرهنگ و ادب خانه خود تصمیم بگیریم، توصیه همه‌‌ی کارشناسان خانواده و کودک این است که فرهنگ احترام و عدم بد دهنی را در خانواده ایجاد کنید. این فرهنگ را به خاطر داشتن خانه‌ای آرام و محترم رواج دهید. اما همچنین بهتر است، بدانید که کودکانی که می‌دانند چگونه محترمانه رفتار کنند و صحبت کنند، نسبت به کسانی که ترجیح می‌دهند مانند اراذل و اوباش به نظر برسند، برای مقابله با دنیای بزرگسالان مجهزتر هستند. در این مقاله اثرات مخرب بد دهنی و ناسزاگویی والدین بر کودکان را مورد بررسی قرار داده‌ایم.

‌‌
اثرات بد دهنی و ناسزاگویی والدین بر کودک

همه ما ناخواسته یا احتمالاً عمدا در مقابل کودکان توهین کلامی کرده‌ایم، اما وقتی نوبت به بد دهنی می‌رسد، آیا واقعاً باید این کار را جلوی بچه‌هایمان انجام دهیم؟ توهین کلامی از دشنام متمایز است، زیرا حمله به شخص است. فحش دادن به معنای استفاده از لفظ رکیک در هنگام توصیف یک موقعیت یا ناامیدی خود است. بد دهنی کردن در اطراف فرزندان واقعاً یک انتخاب شخصی است در بهترین حالت، فحش دادن روشی نابه‌سامان برای بیان احساسات است. در بدترین حالت، در واقع توانایی فرد برای توصیف تجربیات عاطفی را کاهش می‌دهد. بنابراین چه کودک این فحش‌ها را از شما بشنود، چه در مدرسه از معلم و یا دیگران، مهم است که با اثرات مخرب آن بر رشد کودک آشنا شوید. بعضی والدین با چنان خشونتی بر سر فرزندانشان فریاد می‌زنند و جیغ می‌کشند که این رفتارشان در مرز ناسزاگویی و بد دهنی قرار می‌گیرد؛ صحبت با کودک همراه با عصبانیت مفرط یا با بدزبانی و ناسزاگویی، اثرات جانبی زیان آوری در حد تنبیه بدنی در بردارد که رفته‌رفته بر رشد او تاثیر منفی خواهد گذاشت.کودکانی که والدین‌شان به آن‌ها ناسزا گفته‌اند، بیش از آن‌هایی که کتک می‌خورند، گرفتار مشکلات روحی و روانی می‌شوند؛ کودکانی که والدینشان همیشه رفتاری خشمگین، توهین آمیز و تحقیر‌ کننده دارند، بیشتر از سایرین در معرض نارسایی‌هایی از قبیل ضعف اعتماد به نفس تا افسردگی‌های بالینی قرار دارند. جدی بودن با کودکان لازمه‌اش خشن بودن و بددهنی با آنان نیست. این دو با هم کاملاً متفاوت‌اند. وقتی می‌خواهید فرزندتان را برای بد رفتاریش تنبیه کنید، نیازی به سرزنش (همیشه سر به هوا هستی)، طعنه و کنایه (این فکر تو واقعاً محشر بود)، تحقیر (نمی‌توانم باور کنم که چنین بچۀ لوسی تربیت کرده‌ام)، یا اتهام (تو همیشه عرصه را به من تنگ می‌کنی) وجود ندارد.

بد دهنی

‌برای این‌که نظر شما را دربارۀ کاری که انجام داده بفهمد و بداند لازم نیست سرزنشش کنید، بر سرش فریاد بکشید و یا اشکش را در بیاورید، مخصوصاً وقتی آرامش و متانت خود را حفظ کنید او اگر نه بهتر، لااقل به همان خوبی مطلب را درک می‌کند. تنبیه همراه با خشونت لفظی، نه تنها اثرات جانبی زیان آوری دارد بلکه به دو دلیل بی فایده نیز هست.

اول: بخشی از توفیق پدر یا مادر بودن، در باور فرزند به محبت و علاقۀ قلبی والدین به خودش است. اگر مرتباً بگویید از او بیزارید، بی‌لیاقت است یا ای کاش بیشتر شبیه شخص دیگری بود، به رابطۀ عاطفی موجود بین خودتان با او آسیب می‌رسانید و همین، شما را پدر یا مادر ناکار‌آمدتری می‌سازد. از یاد نبرید اظهار نارضایتی از عملکرد کودک به شرطی به صورت گوشمالی نتیجه بخش می‌شود که کودک به این‌که گوینده درباره‌اش چگونه می‌اندیشد اهمیت بدهد؛ حال این‌که هر چه بدخلق‌تر و خشن‌تر باشید، فرزندتان اهمیت کم‌تری به عقاید شما می‌دهد، که بسیار طبیعی و محسوس است.


دوم: وقتی چیزی به فرزندتان می‌گویید خصمانه و یا همراه با عصبانیت باشد، توجه او بیشتر به لحن کلام جلب می‌شود تا به پیامی که سعی در انتقال آن دارید. آیا تاکنون در رانندگی به طور تصادفی راه را بر کسی بسته‌اید و او شما را دشنام داده؟ یادتان هست که به جای توجه به کاری که انجام داده‌اید (باید قبل از تغییر مسیر نگاه می‌کردم و…) متوجه رفتار آن راننده شدید (چقدر این آدم عصبی است). هر بار کسی بر سر ما فریاد می‌کشد و بددهنی می‌کند، از نظر احساسی آن‌قدر تحریک می‌شویم که نمی‌توانیم به محتوای حرف‌هایش توجه کافی بکنیم. وقتی بر سر فرزندتان فریاد می‌زنید یا فحش می‌دهید، همین ماجرا پیش می‌آید. وقتی دربارۀ رفتار غلط فرزندتان با خودش حرف می‌زنید، می خواهید بر پیام تمرکز کند نه بر شیوۀ پیام رسانی شما. وقتی پیام رسانی تمام می‌شود، می‌خواهید ذهنش متوجه کاری بشود که انجام داده و این‌که نباید آن را دوباره انجام دهد، نه این‌که متوجه داد و فریاد و ناسزاگویی شما بشود. وقتی پرخاشگر و بددهن باشید، دشوار می‌تواند به پیام شما توجه کند.


بد دهنی والدینهمچنین بخوانید: چرا باید والدین خشم خود را در مقابل کودک کنترل کنند؟

‌صحبت از سرسری گرفتن رفتار ناشایست کودک نیست؛ بدون فحش و فریاد و با لحنی آرام و قاطع بهتر می‌توانید پیام قوی و نیرومند برسانید (نباید با مداد رنگی روی دیوار نقاشی کنی). اگر می‌خواهید برای تاکید، صدای خود را بلند کنید عیبی ندارد اما در این کار افراط نکنید. کمی خشم تاثیر بیشتری می‌بخشد. برای اجتناب از تنبیه همراه با خشونت لفظی، اظهارات خود را بر رفتار کودک متمرکز کنید نه بر هویت او. تفاوت بین: “نمی‌توانم کارها و رفتارهای تو را تحمل کنم” با “نمی‌توانم تو را تحمل کنم” یا بین: “کار خیلی بدی کردی” با “تو بچۀ خیلی بدی هستی”، خیلی زیاد است. عبارت اول و سوم باعث می‌شود کودک از کاری که کرده احساس بدی پیدا کند؛ عبارت دوم و چهارم هویت خودش را تخریب می‌کند. در تربیت کودک هدفِ اول در نظر است، بدون این‌که ناخودآگاه خطای دوم روی بدهد. نکتۀ دوم این‌که بیش از اظهارنظرهای کلی و نسنجیده باید بر رفتارهای معین کودک تمرکز کنید. بیشترِ عبارات خشن و پرخاشگرانۀ والدین خطاب به فرزندان، به قابلیت‌ها (هیچ کاری را نمی‌توانی درست انجام بدهی)، به شخصیت (همیشه دردسر بوده‌ای)، به اصول اخلاقی (دروغگو هستی) و یا به توانمندی‌های آتی آنان (تو هیچ‌وقت به جایی نمی‌رسی) ضربات سنگین و گسترده‌ای وارد می‌آورد. بنابراین وقتی می‌خواهید به رفتار ناشایست فرزندتان واکنش نشان بدهید، گفته‌هایتان را فقط به موقعیت موجود محدود نمایید: (این کار غلط بود، در این‌باره به من دروغ نگو، این رفتارها در آینده تو را با مشکل مواجه خواهد کرد). با این کار یعنی با مشخص‌تر صحبت کردن، احساسات گوینده نیز با خشونت و بددهنی کم‌تر بروز می‌کند.


اثرات ناسزا گوییهمچنین بخوانید: بهترین و صحیح‌ترین روش برای تربیت فرزندان

کلام آخر: این‌که قبل از گفتن هر حرفی به کودک، دربارۀ آن کمی فکر کنید. بیشتر اوقات علت بیش از حد خشن شدن و ناسزاگویی والدین این است که به سرعت و با عصبانیت واکنش نشان می‌دهند. وقتی می‌خواهید فرزندتان را به خاطر چیزی که پیش آمده تنبیه کنید، قبل از گفتن هر حرفی نفس عمیق بکشید، تامل کنید و کلمات خود را حساب شده بگویید و گفتار و لحن بیان خود را کمی بسنجید. یکی از مهم‌ترین امتیازهای پدر یا مادر بودن آن است که کودک با آمادگی طبیعی برای خوشحال و شاد کردن آنان پا به این جهان می‌گذارد. تنبیه کودک با خشونت (خواه جسمی یا کلامی) به تدریج این آمادگی را در وی کاهش می‌دهد. با کودکان کم سن و سال ممکن است به کمک خشونت‌های لفظی موقتاً در ادارۀ امور موفق بشوید، ولی هنگامی که هشت یا نه ساله می‌شود، در کوچک‌ترین مسائل عاطفی فرزند خود دچار مشکل می‌شوید، احساس درماندگی می‌کنید و از تحمل و بردباری شما فراتر می‌رود. یادتان باشد هنوز بخش عمده‌ای از تعلیم و تربیت کودک در پیش است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟