3353987 0937

مشاوره خرید

55265955 021

خدمات پس از فروش (داخلی ۲)

رشد هیجانی

رشد عاطفی کلیدی برای داشتن یک زندگی سالم است. رشد عاطفی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های رشد کودکان است زیرا اگر عواطف و هیجانات کودک به طور طبیعی ارضاء نشوند، کودک نمی‌تواند از زندگی و فعالیت‌های روزمره خود لذت ببرد. از آنجایی که در زندگی کودکان هیجانات و عواطف نقش بسیار مهمی دارند؛ در این مطلب ما به بررسی اهمیت رشد عاطفی و مراحل آن را در کودکان پرداخته‌ایم.

رشد عاطفی در دوران کودکی چیست؟

کودکان بسیاری از احساسات مشابه والدین خود را تجربه می‌کنند؛ که می‌تواند برای آن‌ها گیج‌کننده باشند و اغلب نمی‌دانند چگونه در مورد احساسات خود صحبت کنند. کودکان گاهی اوقات به روش‌های نامناسب رفتار می‌کنند، زیرا درک درستی از آن احساسات یا نحوه ابراز آن‌ها به روش‌های صحیح ندارند. به دلیل ارتباط نزدیک با رشد اجتماعی، اغلب «رشد عاطفی» را می‌بینید که به آن « رشد اجتماعی-عاطفی» گفته می‌شود. این حوزه از رشد انسانی شامل احساس و رفتار کودکان نسبت به افراد و موقعیت‌های زندگی‌شان است. جنبه “توسعه” مستلزم آن است که کودکان به تدریج یاد بگیرند که با احساساتی مانند ترس، حسادت، خشم و غم برخورد کنند، بحث کنند و کنترل کنند. آن‌ها همچنین یاد می‌گیرند که احساسات عشق، شادی و هیجان را به صورت کنترل شده تجربه کنند و به آن‌ها واکنش نشان دهند. اگرچه می‌توانید در مراحل و سنین خاصی در بین کودکان وجوه مشترک پیدا کنید، اما آن‌ها با سرعت‌های متفاوتی رشد می‌کنند و مطمئناً همه یکسان نیستند.

مراحل اساسی رشد عاطفی کودک

به عنوان والدین یا مراقب، درک مراحل مختلف رشد عاطفی که کودکان طی می‌کنند ضروری است. رشد عاطفی کودک در سطح خودآگاه و ناخودآگاه صورت می‌گیرد و نظارت بر رشد عاطفی کودک بخش مهمی از تربیت کودک سالم و سازگار است. رشد عاطفی مجموعه‌ای از احساسات خوشایند و ناخوشایند است که از دوران نوزادی شروع می‌شود و تا بزرگسالی ادامه می‌یابد. اریک اریکسون روانشناس رشد (1902-1994) معتقد بود که فرآیند اجتماعی شدن رشد انسان در هشت مرحله رخ می‌دهد. سه مرحله از آن مراحل پیشنهادی، که در آن کودکان اعتماد، استقلال و ابتکار را به دست می‌آورند، در اوایل کودکی اتفاق می‌افتد؛ که در ادامه این سه مرحله را مورد بررسی قرار داده‌ایم.

رشد هیجانی

‌1- نوزادی تا 1 سالگی

در ابتدا هیجان‌های نوزاد، به شکل هیجان عمومی ظاهر می‌شوند، حالات صورت نوزادان شادی، ترس و خشم را نشان می‌دهد. نوزادان یاد می‌گیرند که با لبخند به ورودی‌های مثبت مانند صداها، تماس‌ها و حتی بوها واکنش نشان دهند. بزرگسالان معمولاً می‌توانند نوزادان را با لمس، صدا و بو آرام کنند. بسیاری از نوزادان تکنیک‌های خود آرام بخشی مانند مکیدن شست خود را کشف می‌کنند. حداقل در نیم سال، کودکان معمولاً راه‌های مناسبی برای ابراز شادی، ترس یا خشم می‌دانند. آن‌ها این مهارت‌ها را از طریق پاسخ‌ها و بازخوردهای الگوبرداری شده توسط والدین یا سایر مراقبان خود می‌آموزند. اریک اریکسون معتقد بود کودکانی که والدین آن‌ها در این مرحله به درستی آن‌ها را تربیت می‌کنند، اعتماد، امنیت و امید را در خود پرورش می‌دهند.

2- نوپایی( 2_3 سالگی)

در دو سالگی فعالیت هیجانی کودک به طور قابل ملاحظه افزایش می‌یابد زیرا در این دوره می‌تواند با افراد دیگر مستقیماً ارتباط پیدا کند. در دو سالگی، کودکان نوپا اغلب به چیزها به عنوان راهی برای تعامل با دیگران اشاره می‌کنند و از حرکات تعاملی مانند دست تکان دادن برای خداحافظی استفاده می‌کنند. آن‌ها معمولاً در بازی‌های تعاملی مانند دالی بازی شرکت می‌کنند. در این مرحله، کودکان نوپا معمولاً شروع به یادگیری همدلی می‌کنند، مانند احساس ناراحتی در صورت گریه کودک دیگر. در نیمه دوم دو سالگی هیجان سرور و خودخواهی شکل می‌گیرد و بدین ترتیب، هیجان‌های کودک رشد و تکامل پیدا می‌کنند و در پایان دو سالگی حالات مهم زندگی هیجانی کودک با همه نشانه‌های خود ظاهر می‌شوند. در این دوره بیشتر کودکان نوپا احساسات قوی دارند اما هنوز یاد نگرفته‌اند که چگونه آن‌ها را به طور کامل به روش‌های قابل قبول بیان کنند. آن‌ها به بزرگسالان دلسوز متکی هستند تا با کلماتی که نیاز دارند به آن‌ها کمک کنند. کودکان نوپا همچنین به بزرگسالان نگاه می‌کنند تا به عنوان الگوهایی برای حفظ آرامش عمل کنند. در مراحل رشد اریکسون، این مرحله می‌تواند تا حدود 3 سالگی ادامه یابد. او معتقد است که کودکان دارای والدین حامی معمولاً اعتماد به نفس، اراده، خودکنترلی و غرور دارند.

3- پیش دبستانی (سنین 3 تا 5 سال)

در طول مرحله 3، رشد عاطفی در کودکان پیش دبستانی شامل یادگیری کنترل احساسات و انگیزه‌ها برای سازگاری با واکنش‌های قابل قبول اجتماعی است. آن‌ها اغلب سعی می‌کنند محدودیت‌ها را آزمایش کنند و به والدین و مراقبان خود برای راهنمایی تکیه کنند. کودکان پیش دبستانی همچنین کنترل پرخاشگری خود نسبت به دیگران را تمرین می‌کنند. آن‌ها معمولاً مهارت‌های بازی مشارکتی مانند گرفتن نوبت و اشتراک‌گذاری را به دست می‌آورند. اریکسون این مرحله را «سن بازی» نامید و تا زمانی که بچه‌ها وارد مدرسه رسمی شوند در تمام دوران پیش‌دبستانی ادامه دارد. به گفته وی، اهداف در این مرحله شامل استفاده از تخیل، همکاری با دیگران و خدمت موثر به عنوان رهبر و پیرو است.

 هیجان درکودکانبیشتر بخوانید: هیجان در کودکان چه نشانه‌ها و ویژگی‌هایی دارد؟

‌نمونه‌هایی از رشد هیجانی و عاطفی در کودکان عبارتند از:

  • نشان دادن محبت به دیگران
  • ابراز آگاهی نسبت به احساسات خود و دیگران
  • نمایش خودکنترلی و مدیریت هیجانات
  • توجه و اهمیت به دیگران
  • ایجاد دوستی‌های سالم
  • بیان احساسات از طریق کلمات
  • افتخار کردن به دستاوردها و موفقیت‌ها
  • درخواست کمک در صورت نیاز اما نشان دادن استقلال در صورت امکان
  • نمایش یک تصویر مثبت از خود
  • درس گرفتن از اشتباهات
  • ایجاد روابط سالم با بزرگسالان

میزان رشد عاطفی در کودکان و جوانان می‌تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. برخی از کودکان ممکن است سطح بالایی از رشد مهارت‌های عاطفی را در زمانی که خیلی کوچک هستند نشان دهند، در حالی که برخی دیگر مدت زمان بیشتری طول می‌کشد تا ظرفیت مدیریت هیجانات خود را تا نوجوانی توسعه دهند.

ارتباط رشد عاطفی و شناخت از خود

احساس یک فرد از خود به شدت تحت تأثیر درک او از خود است. دانستن اینکه آن‌ها می‌توانند در کاری که انجام می‌دهند موفق باشند به کودکان اجازه می‌دهد تا احساس شایستگی و اعتماد به نفس داشته باشند، که به نوبه خود بر رشد عاطفی آن‌ها تأثیر می‌گذارد. کودکانی که تجربیات زیادی از موفقیت ندارند، اغلب باید با ناامیدی کنار بیایند، که می‌تواند منجر به ایجاد حس منفی از خود شود. کودکان و نوجوانان با حمایت برای یادگیری ارزش‌گذاری برای توانمندی‌ها و تلاش‌های خود و همچنین دیگران، انعطاف‌پذیری خود را برای نجات از چالش‌ها و سختی‌ها افزایش می‌دهند.

 هیجانات خلقیبیشتر بخوانید: بایدها و نبایدهای تنظیم هیجانات خلقی کودک

‌کلام آخر: بررسی رشد عاطفی کودک از نظر شناخت و ارزیابی کودک بسیار مهم است. زیرا مانند همه تحولات، در رشد عاطفی نیز تفاوت‌های فردی وجود دارد. شناخت تفاوت‌های فردی در رشد عاطفی به رشد مثبت کودک کمک می‌کند. کارکردهای احساسات در زندگی ما؛ سازگاری، ابزار ارتباطی بودن، اهمیت در روابط اجتماعی، انگیزه قوی، نقش در رشد اخلاقی، منبع درد یا لذت بودن اهمیت رشد عاطفی را نشان می‌دهد. محیطی که با علاقه، عشق و اعتماد به کودکان ارائه می‌شود، به آن‌ها اجازه می‌دهد تا پیشرفت مثبتی را در زمینه عاطفی دنبال کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟