یادگیری ایجاد ارتباط و پیدا کردن دوستان جدید، نه تنها در کودکی بلکه در تمام مراحل زندگی مهم میباشد. اغلب فرض بر این است که همسالان در اوایل کودکی، زمانی که روابط با اعضای خانواده تأثیرگذارتر است، اهمیت کمتری دارند. با این حال، تحقیقات اخیر به وضوح نشان میدهد که حتی نوزادان وقت خود را با همسالان خود میگذرانند و برخی از کودکان سه و چهار ساله در پذیرش همسالان خود مشکل دارند. مشکلات اولیه با همسالان، پیامدهای منفی برای رشد اجتماعی و عاطفی بعدی کودک دارد. برای درک اینکه چرا برخی از کودکان به سختی با همسالان ارتباط برقرار میکنند، مهم است که رشد اولیه روابط با همسالان را مطالعه کنیم. در این مطلب خواهیم خواند:
- چه زمانی کودکان برای اولین بار توانایی برقراری ارتباط با سایر کودکان هم سن و سال خود را پیدا میکنند؟
- چه مهارتهایی باعث ارتقای روابط اولیه با همسالان میشود؟
- چرا برخی از کودکان خردسال کمتر مورد پذیرش همسالان خود قرار میگیرند؟
- آیا روابط اولیه با همسالان تأثیر بلندمدتی بر رشد کودک دارد؟
1. چه زمانی کودکان برای اولین بار توانایی برقراری ارتباط با سایر کودکان هم سن و سال خود را پیدا میکنند؟
بیشتر نوزادان و کودکان نوپا به طور منظم با همسالان خود ملاقات میکنند و برخی روابط طولانی مدت با همسالان خاصی را تجربه میکنند که از بدو تولد شروع میشود.1 تا شش ماهگی، نوزادان میتوانند با لبخند زدن، لمس کردن و غرغر کردن با سایر نوزادان ارتباط برقرار کنند. در سال دوم زندگی، آنها رفتار اجتماعی و پرخاشگرانه را با همسالان خود نشان میدهند و برخی از کودکان نوپا به وضوح پرخاشگرتر از دیگران هستند. در حالی که ممکن است شبیه بازی کودکانه به نظر برسد، روابطی که کودکان از سنین شش ماهگی تا نوجوانی با همسالان خود برقرار میکنند، تأثیر زیادی بر زندگی آنها میگذارد، چه با ایجاد احساسات مثبت از طریق دوستی، یا کمک به سازگاری با مدرسه و مشکلات بعدی زندگی از طریق آنها مانند قلدری و طرد شدن!
2. چه مهارتهایی باعث ارتقای روابط اولیه با همسالان میشود؟
اگرچه بسیاری از محققین روابط اولیه با همسالان را توصیف کردهاند، اما توجه نسبتا کمی به مهارتهای عاطفی، شناختی و رفتاری که زمینهساز توانایی تعامل هماهنگ با همسالان است، داشتهاند. روابط اولیه با همسالان به مهارتهای زیر بستگی دارد که در دو سال اول زندگی رشد میکنند:
- مدیریت توجه مشترک
- تنظیم احساسات
- مهار تکانهها
- تقلید از اعمال دیگران
- درک روابط علت و معلولی
- صلاحیت زبانی
نقص در این مهارتها ممکن است زمانی جبران شود که کودکان با بزرگسالان شایسته، مانند والدین یا معلمانشان، یا با خواهر و برادرهای بزرگتر بردبار تعامل داشته باشند. با این حال، همسالانی که فقط به تدریج این مهارتها را توسعه میدهند، ممکن است کمتر بخشنده باشند و بنابراین حضور در محیط همسالان ممکن است برای آنها چالش برانگیز باشد. کودکان مبتلا به اختلالات رشدی که در مهارتهای توجه مشترک و تقلید اختلال دارند (کودکان مبتلا به اوتیسم) و کودکان با واژگان محدود ممکن است در معرض خطر ویژهای قرار داشته باشند که ممکن است برخی از روابط مشکلساز با همسالان را در جمع همکلاسیها تجربه کند.
بیشتر بخوانید: ۸نکته مهم برای والدین کودک مبتلا به اوتیسم
3. چرا برخی از کودکان خردسال کمتر مورد پذیرش همسالان خود قرار میگیرند؟
علیرغم آنچه والدین ممکن است فکر کنند، دوست یابی همیشه آسان نیست. ورود به گروههای بازی برای بچهها دشوار است و تحقیقات نشان میدهد که حتی کودکان نوپا در 50 تا 70 درصد مواقع توسط همسالان خود طرد میشوند. برخی از کودکان میدانند که چگونه با موفقیت وارد گروه شوند و برخی دیگر نمیدانند. کودکانی که بسیار خجالتی، مضطرب یا بیش از حد پرخاشگر هستند، اغلب درگیر روابط قلدر و قربانی میشوند که تأثیر منفی بر هر دو کودک دارد. همچنین برای کودکانی که مشکلات اجتماعی دارند، معمولا از فعالیتهای روزمره همسالان کنار گذاشته میشوند و احساس ناراحتی، غم و بیگانگی را تجربه میکنند. تجارب نامطلوب همسالان میتواند برای کودکان استرس زا باشد و اگر مداوم باشد، میتواند منجر به احساس اضطراب، افسردگی و تنهایی شود. تحقیقات زیادی در مورد روابط با همسالان در اوایل کودکی از روشهای جامعه سنجی استفاده شده است که در آن کودکان همسالانی را که دوست دارند و (گاهی) دوست ندارند نام میبرند. این روشها نشان میدهد که برخی از کودکان توسط همسالان خود پذیرفته میشوند، در حالی که برخی دیگر یا به طور فعال طرد میشوند یا نادیده گرفته میشوند. پذیرش همسالان تحت تأثیر عوامل بسیاری در زندگی کودک است، مانند روابط آنها در خانه با والدین و خواهر و برادر، روابط خود والدین و سطح حمایت اجتماعی خانواده. با این حال، پذیرش همسالان به طور مستقیم تحت تأثیر رفتار خود فرزندان است. مطالعات نشان میدهد که کودکان پرخاشگر توسط همسالان خود پذیرفته نمیشوند، اما این ممکن است به جنسیت بستگی داشته باشد. علاوه بر این، ممکن است در واقع فقدان رفتار اجتماعی، نه وجود پرخاشگری، باعث طرد همسالان شود. کمرویی در سالهای اولیه کودکی با خلق و خوی کودک و واکنشهای عاطفی اولیه به موقعیتهای جدید و روابط دلبستگی مرتبط است.
4. آیا روابط اولیه با همسالان تأثیر بلندمدتی بر رشد کودک دارد؟
پیوندهای واضحی بین روابط خیلی زودهنگام با همسالان و روابطی که بعداً در دوران کودکی رخ میدهد، وجود دارد. به عنوان مثال، کودکان نوپا که قادر به انجام بازیهای پیچیده با همسالان بودند، در برخورد با سایر کودکان در سالهای پیشدبستانی و در دوران میانی کودکی شایستگی بیشتری داشتند. پذیرش همسالان در اوایل کودکی پیش بینی کننده روابط بعدی با همسالان است. کودکانی که در مهدکودک بدون دوست بودند، هنوز در سن 10 سالگی در برخورد با همسالان با مشکل مواجه بودند. با اینحال، مشخص نیست که آیا مشکلات اولیه با همسالان واقعاً باعث مشکلات بعدی میشود یا اینکه هر دو ناشی از سایر عوامل خطر در خانه و مدرسه هستند و تمایلات رفتاری و کاستیهای مهارتی است که پذیرفته شدن توسط همسالان را دشوار میکند.
تاثیر ارتباط با گروه همسالان بر شخصیت کودک
گری لاد، استاد روانشناسی و رشد انسانی دانشگاه ایالتی آریزونا، در کتاب خود با عنوان «روابط با همسالان و شایستگی اجتماعی کودکان: یک قرن پیشرفت»، نقش روابط با همسالان را در رشد کودک و نوجوان با ردیابی یافتههای تحقیقاتی مهم از دهه 1900 بررسی میکند تا به امروز.
لاد میگوید:”کودکان زندگی خود را در دنیای اجتماعی خانوادههایشان آغاز میکنند، با این حال، وقتی به بلوغ میرسند با دنیای اجتماعی همسالان آشنا میشوند و زمان زیادی را با بچههای هم سن و سال خود میگذرانند.“ ، ”انواع روابطی که آنها ایجاد میکنند با روابطی که با والدین و خواهر و برادر دارند متفاوت است و به آنها مهارتهای منحصر به فردی میآموزد که بر رشد آنها تأثیر میگذارد. روابط با همسالان متعادلتر است و شرکا تمایل دارند سطوح مشابهی از توانایی، استدلال و مهارت را در تعاملات خود بیاورند.“
او میگوید از همان دوران پیشدبستانی، کودکان با چالشهایی مانند پیدا کردن دوست جدید، حفظ دوستیهای موجود، قرار گرفتن در گروههای همسالان و اجتناب از قلدرها مواجه میشوند و همه این مهارتهای بین فردی هم، به مهارتهای فکری و هم مهارتهای رفتاری پیچیده نیاز دارد. برخی از مهارتهایی که کودکان از طریق روابط با همسالان خود یاد میگیرند عبارتند از: قاطعیت، مدیریت تعارض، نحوه کسب احترام و کنترل پرخاشگری. تحقیقات همچنین نشان میدهد که بازی با همسالان، فرصتهای مهمی را برای بحث درباره احساسات، گسترش فرایندهای فکری و دانش و آزمایش زبان و نقشهای اجتماعی در اختیار کودکان قرار میدهد. برخی از رفتارهای کودکان با همسالان خود تحت تأثیر آموختههای آنها از والدین و خواهر و برادر است. لاد میگوید: «اگر والدین رفتارهای اجباری انجام دهند، احتمال این که فرزندان نیز این کار را انجام دهند بیشتر است. اگر والدین همدلی را به فرزندان خود بیاموزند، احتمالاً احساسات دوستان خود را در نظر خواهند گرفت.»
با اینحال، برخی از «صلاحیت اجتماعی» کودکان، ذاتی است. برخی از بچهها انگیزه دارند که چند دوست خوب داشته باشند، برخی دوست دارند در گروههای بزرگ باشند. برخی به طور طبیعی پرخاشگر و برخی منفعل هستند.
بیشتر بخوانید: تاثیرات شگفت انگیز محبت و همدلی با کودک
کلام آخر: همسالان، در مراحل بسیار زودتر از آنچه ما فکر میکردیم نقش مهمی در زندگی کودکان ایفا میکنند. تجارب دو یا سه سال اول زندگی، پیامدهایی بر پذیرش کودکان توسط همکلاسیهایشان در مهد کودک و سالهای بعد مدرسه دارد. کودکانی که در سنین پایین با همسالان صلح و دوستی دارند و آنهایی که رفتارهای اجتماعی از خود نشان میدهند، احتمالاً توسط همسالان خود پذیرفته میشوند. کودکان پرخاشگر اغلب توسط همسالان خود طرد میشوند، اگرچه پرخاشگری همیشه مانع پذیرش همسالان نمیشود. واضح است که روابط با همسالان چالشهای ویژهای را برای کودکان مبتلا به اختلالات و دیگرانی که فاقد مهارتهای عاطفی، شناختی و رفتاری هستند، ایجاد میکند. خطر برای کودکانی که مشکلات رفتاری و عاطفی اولیه دارند، با طرد شدن همسالان که تجربه میکنند تشدید میشود. برعکس، به نظر میرسد که دوستیهای اولیه و روابط مثبت با گروه همسالان از کودکان در برابر مشکلات روانی بعدی محافظت میکند.