اهمیت پدربزرگ و مادربزرگ برای نوه هایشان به ندرت برای ما قابل درک است، زیرا ممکن است فقط به عنوان حضور اعضای دیگر خانواده به آن نگاه کنیم. پدربزرگ ها و مادربزرگ ها از آشنا کردن فرزندان با جنبه های تاریخی خانواده گرفته تا روحیه تشویقی برای رشد آنها، برای شکل دادن به رشد عاطفی کودک بسیار ضروری هستند. در ادامه این مطلب به نقش پدربزرگ و مادربزرگ در تربیت کودک می پردازیم.
چرا پدربزرگ و مادربزرگ برای فرزندان شما مهم هستند؟
پدربزرگها و مادربزرگها نقش بسیار مهمی در رشد کودکان خردسال دارند که تأثیر متفاوتی بر آنها نسبت به رابطه والدین و فرزند دارد، بنابراین مهم است که این ارتباط را به روشهایی که برای هر دو در دسترس و ایمن باشد، تقویت کنیم. تناقض در رفتار با کودک، اغلب باعث گیج شدن او میشود. به همین دلیل بهتر است همکاری و تعامل بین والدین و پدربزرگها و مادربزرگها وجود داشته باشد. بین مدرسه یا مهدکودک، دوستیها و سایر فعالیتها، وقت سپری کردن و ملاقات با پدربزرگها و مادربزرگها میتواند دشوار باشد. اما این کمیت زمان مهم نیست، بلکه کیفیت است. این زمان با کیفیت میتواند به کودکان خرد، یادگیری و رشد زیادی بدهد. چند دلیل اهمیت حضور پدربزرگها و مادر بزرگها در خانواده عبارتند از:
- در حالی که بچهها احترام اساسی را از والدین می آموزند، پدربزرگها و مادربزرگها تأثیر خاصی بر این درس دارند زیرا آنها نقش سنتی و مقتدرانه را ایفا نمیکنند. در عوض، بچهها یاد میگیرند که برای بزرگترها ارزش قائل شوند و از ظرفیت آنها برای برقراری روابط مهم جدا از والدین استفاده کنند.
- پدربزرگها و مادربزرگها نه تنها منبعی از خرد برای فرزندان خردسال هستند، بلکه تمایل دارند سنتهای قدیمی خانوادگی را معرفی کنند و به شکل گیری درک پویایی خانواده سالم کمک کنند. در واقع آنها حسی از اصالت خانوادگی، دیدگاهی از گذشته و مفهومی از ادامهی زندگی را به کودک میبخشند.
- فعالیتهای ویژهای را که پدر بزرگ و مادر بزرگ یا نمیدانند یا نمیتوانند برای نوههای خودشان موجب شوند. جنبهها و جلوههای دیگری از نوع روابط و فعالیتها و حتی محیط و موقعیت خانه یا جامعه را ارائه دهند و از این طریق مکمل و متمم چیزی باشند که پدر و مادر آن را به فرزندانشان تقدیم میکنند.
شرکت آنها در جشنها و مراسم و رعایت اصول و نکاتی که از تاریخ و سنت بر میآید، همه و همه میتواند به بچهها کمک کند که نه تنها احساس و ارتباط خوبی با پدر بزرگ و مادر بزرگ داشته باشند بلکه تداوم را حس و احساس کنند.
- ارتباط خوب پدر و مادر با پدر بزرگ و مادر بزرگ زمینه ای را فراهم میکند تا فرزندان آن را به عنوان الگو و مدلی برای ارتباط خودشان با پدر و مادر داشته باشند. محیط دوستانه و صمیمانهای که در این شرایط به وجود میآید بیشتر از (( خانواده ی هسته ای )) ( پدر و مادر و فرزندان هستند ) ، رابطه را وسیعتر و عمیقتر کرده و به آنها آرامش و امنیت بیشتری میدهد.
- مطالعات ثابت کرده است که کودکانی که با پدربزرگ و مادربزرگ خود رابطه نزدیک دارند، شادتر هستند. تحقیقات دانشگاه آکسفورد تنها یک مطالعه است که نشان میدهد پدربزرگها و مادربزرگها نقشی حیاتی در بهزیستی کودکان دارند. مطالعه بر روی بیش از 1500 کودک نشان داد کسانی که رابطه قوی با پدربزرگ و مادربزرگ خود داشتند مشکلات عاطفی و رفتاری کمتری نسبت به آنهایی که بدون آنها نداشتند، داشتند. و اینکه این حمایت در تمام سالهای پرتلاطم نوجوانی ادامه دارد. این مطالعه ارتباط بین مشارکت پدربزرگ و مادربزرگ و رفاه نوجوانان را نشان داد. رابطه بین فرزندان شما و پدربزرگ و مادربزرگشان رابطهای است که باید ارزشمند باشد. این زندگی آنها را از بسیاری جهات غنیتر، بهتر و شادتر میکند.
- پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به دلیل آن که منبعی سرشار از تجربیات و اطلاعات هستند میتوانند در راهنمایی نوه های خود بسیار موثر می توانند عمل کنند. کودکان از طریق ارتباط با پدربزرگ و مادربزرگ خود بیشتر میدانند که چه کسی هستند و از کجا آمدهاند.
- پدربزرگ ها و مادربزرگ ها مهارت ها و خرد زیادی دارند که با نوه های خود به اشتراک می گذارند. و صبورترین معلمان را می سازند. هیچ چیز دوستداشتنیتر از کمک به مادربزرگ در پختن کیک یا یادگیری نحوه بافتن روسری نیست. هیچ چیز سرگرم کننده تر از کمک به پدربزرگ نیست که جدول کلمات متقاطع خود را تمام کند یا ماشین چمن زنی را تعمیر کند. دروسی که پدربزرگ و مادربزرگ تدریس می کنند، ارگانیک و بدون ساختار هستند. آنها فقط در طول زمانی که با آنها سپری می شود اتفاق می افتد و بچهها میتوانند در کنار آنها بپیوندند. از آنجایی که هیچ فشاری وجود ندارد، کودکان نیز اغلب مشتاق یادگیری هستند. آنها آنقدر در کنار پدربزرگ و مادربزرگشان سرگرم می شوند که اغلب حتی متوجه نمی شوند که اصلاً در حال یادگیری هستند.
راه حلهایی برای افزایش همکاری
هنگامی که بدانید پدربزرگ و مادربزرگ چگونه بر نوهها و مزایای بالقوه آنها تأثیر می گذارند، می توانید در جهت اطمینان از ایجاد پیوند خوب بین آنها همکاری کنید. رعایت چند نکته در این خطوط همیشه میتواند کارها را سادهتر کند.
۱. سخت گیر نباشید
نباید زیاد سخت گیری کنید. بهتر است در موارد تربیتی کوچک که خیلی جدی نیستند، سخت گیری نکنید و با آنها همکاری داشته باشید. اینگونه، اهمیت موارد مهم برای آنها بیشتر نشان داده میشود.
برای مثال،اگر آن ها کودک را در صندلی ماشین مناسب نمیگذارند یا با او فیلم های خشن یا ترسناک می بینند، با آن ها صحبت کنید و نظراتتان را در میان بگذارید.
۲. هرچه در خانه مادربزرگ اتفاق میافتد، همان جا تمام میشود
برای کودکتان توضیح دهید که قوانین خانه پدر و مادربزرگ متفاوت هستند. حتی کودکان کم سن هم میتوانند متوجه شوند که شب بیدار ماندن یا زیادهروی در خوردن شیرینی فقط در خانه مادربزرگ اتفاق میافتد و نباید انتظار انجام آنها را در خانه داشته باشند.
۳. غنائم را با خود نبرید
اگر خانه تان پر از اسباب بازیها و وسایلی است که والدینتان برای او خریده اند و آن ها را با خود به خانه میبرید، به والدینتان بگویید که از این به بعد این وسایل در خانه خود آنها می ماند. وقتی بینند که وسایل زیادی در خانه شان جمع شده است، متوجه منظور شما میشوند و در خرید برای او زیاده روی نمیکنند.
بیشتر بخوانید: مهمترین تاثیرات واکنش مثبت خانواده در چالشها
۴. با آن ها صحبت کنید
با آنها صحبت کنید و پیشنهاد بدهید که فقط روزهای عید و تولد هدیه بدهند. اگر عادت ندارند که دست خالی به دیدنتان بیایند، میتوانند چیزهای دیگری را جایگزین کنند. می توانند وسایلی همراه خود بیاورند تا با یکدیگر چیزی درست کنند. مثلا وسایل لازم برای پختن کاپ کیک یا درست کردن یک کاردستی. یا کتابی همراهشان باشد (که بهترین هدیه است) تا با یکدیگر بخوانند. به آن ها بگویید که می دانید آن ها دوست دارند به نوه شان خیلی توجه کنند اما بهتر است یکسری قوانین کوچک هم باشد.
کلام آخر: بین مدرسه یا مهدکودک، دوستیها و سایر فعالیتها، ملاقات و یا وقت گذراندن با پدربزرگها و مادربزرگها میتواند دشوار باشد. اما این کمیت زمان مهم نیست، کیفیت مهم است. فراموش نکنید این زمان با کیفیت میتواند به کودکان خرد، یادگیری و رشد زیادی بدهد. در مجموع حضور پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها در خانواده ها اهمیت و تاثیر بسیاری دارد که به اختصار به برخی از آنان اشاره کردیم.