والدین بودن یک تجربه بسیار ارزشمند است و باید به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهایی که یک فرد میتواند به آن دست یابد، در نظر گرفته شود؛ اما همچنین میتواند یک مسئولیت دلهرهآور تلقی شود. نقشی که باید برعهده بگیرید و مسئولیتهایی که باید انجام دهید گاهی اوقات ممکن است طاقت فرسا به نظر برسد. دلیل اینکه فرزندپروری کاملاً چالش برانگیز شده است، به این دلیل است که سبک زندگی ما به سرعت در حال تغییر است و نیازها و خواستههای جدیدتر به زندگی ما القا میشود. دورانی که پدران مجبور بودند برای کار بیرون بروند، در حالی که مادران در خانه میماندند و به کارهای خانه و بزرگ کردن بچهها میپرداختند، گذشته است. امروزه همه چیز تغییر کرده است. شیوههای جدید فرزندپروری توسط والدین در حال اتخاذ است. برای برآورده ساختن خواستهها و نیازهای جدیدتر و برای تحقق ثبات اقتصادی خانواده، هم پدران و هم مادران مجبور به کار هستند که در نتیجه توجه آنها نسبت به فرزندانشان تقسیم میشود. نسبت زنانی که برای مراقبت از فرزندان خود در خانه میمانند، در چند سال گذشته کاهش یافته است. حفظ تعادل بین وظایف والدینی و کار، برای پدر و مادران امروزی نسبتاً استرسزا شده است، در نتیجه آنها فرزندپروری را بسیار چالش برانگیز میدانند. برخی از رایجترین چالشهای فرزندپروری که والدین در زندگی روزمره خود با آن روبهرو هستند چیست؟ بیایید نگاهی به آنها بیندازیم.
کمبود زمان
یکی از ضروریترین چالشهای فرزندپروری که امروزه بسیاری از والدین با آن مواجه هستند، کمبود وقت است. در شبانه روز، آنها باید زمان خود را بین وظایف متعددی تقسیم کنند؛ انجام وظایف اداری، انجام وظایف خانه، مراقبت از بچهها، و البته وقت گذاشتن برای خود که اغلب اوقات غیرممکن میشود. اغلب والدین در زمانبندی برای هر یک از کارها به بهترین شکل ممکن با مشکل مواجه میشوند. با اینحال، اگر کارهای مشابه با مدیریت زمان بهتر برنامهریزی شود، آنها میتوانند به همهی مسئولیتهای خود برسند. شما نمیتوانید فقط بر روی وظایف اداری تمرکز کنید و از وظایف والدینی خود غافل شوید. کودکان نیاز به توجه منصفانه شما دارند و اگر به نیازهای آنها توجه نشود، ممکن است احساس بیارزشی کنند و قربانی عقده حقارت شوند. بنابراین، مهم نیست که چقدر مشغلههای کاری شما زیاد است، در هر حال باید زمانی را برای فرزندان خود اختصاص دهید. اگر مشغلهی کاری شما زیاد است باید به فرزندانتان بفهمانید که چرا نمیتوانید در دسترس آنها باشید و راههایی را به آنها بیاموزید که وقتی در کنارشان نیستید، خودکفا شوند.
شکست در انتقال ارزشهای اخلاقی
بسیاری از مطالعات بارها و بارها نشان دادهاند که بیشتر کودکان درگیر فعالیتهای نامطلوب میشوند، زیرا والدینشان ارزشهای اخلاقی مناسبی را به آنها آموزش ندادهاند. به دلیل فقدان اصول اخلاقی، درست و نادرست را تشخیص نمیدهند و بیشتر جذب الگوهای رفتاری نامناسب میشوند. با افزایش استفاده از فناوری و گجتها، بچهها در صورتی که فعالیتهایشان توسط والدینشان کنترل و پیگیری نشود، به جنبههای منفی اینترنت هدایت میشوند. آنها با غفلت از تحصیل، تمایل بیشتری به بازی در اینترنت یا صحبت بیوقفه با دوستان خود در شبکههای اجتماعی نشان میدهند. آنها ممکن است در معرض تماشای فیلم، به ویژه مطالب مستهجن در اینترنت و سایر اشکال جنسی قرار گیرند و این میتواند آسیب جدی به رفتار سادهلوحانه آنها وارد کند و آنها را به مسیر بدی برساند. اگر والدین زمان کمتری را با فرزندان خود بگذرانند و خود را درگیر کار و سایر مشغلههای فکری کنند، ممکن است متوجه تغییرات رفتار کودکان نشوند و به این ترتیب آنها را در معرض خطر بیشتری و دور شدن از ارزشهای اخلاقی قرار دهند. القای ارزشهای اخلاقی و هدایت رفتار فرزندتان برای آموزش رفتار صحیح و آموزش آنها در مورد مرزها و محدودیتها برای تلقین رفتار خوب مهم است.
همچنین بخوانید: تاثیرات استفاده از شبکه های اجتماعی در کودکان
زندگی نامتعادل
چالش دیگری که این روزها والدین مدرن از آن رنج میبرند، زندگی نامتعادل است. این یک واقعیت است که ما نمیتوانیم وظایف اساسی زندگی خود را که شامل خانه، دفتر، بچهها و سایر نیازهای شخصی است نادیده بگیریم. در حالی که ایجاد تعادل در بین این وظایف میتواند بسیار مهم باشد و اگر به خوبی انجام نشوند، قطعاً ممکن است زندگی را برای همهی افراد خانواده سخت کند. والدینی که نمیتوانند تعادلی بین همه این نیازها ایجاد کنند، ممکن است شاهد یک زندگی بسیار نامتعادل باشند. برای ایجاد تعادل در زندگی و کار و تبدیل شدن به والدین موثر، آنها باید راههای انجام وظایف ضروری زندگی را از قبل برنامهریزی کنند. این تنها کلید برای رویارویی با چالشهای فرزندپروری است. هنگامی که آنها متوجه عدم تعادلهای احتمالی زندگی شدند، می توانند برای رویارویی با آنها آماده شوند و همچنین به بهترین شکل ممکن به آنها واکنش مثبت نشان دهند.
فقدان پیوند عاطفی
فقدان پیوند عاطفی نیز یکی از چالشهای فرزندپروری است که والدین اغلب با آن مواجه میشوند. با صرف نکردن زمان کافی با فرزندان خود، ممکن است نتوانند با آنها پیوند عاطفی ایجاد کنند؛ در نتیجه بچهها در صمیمی شدن با پدر و مادر خود تردید دارند، از درمیان گذاشتن مشکلات خود با آنها خودداری میکنند و در عوض توجه همسالان خود و یا دیگران را جلب میکنند. شناخت و درک احساسات و عواطف در ایجاد پیوند عاطفی بین دو طرف کاملاً ضروری است. وقتی پیوند بین والدین و فرزندان وجود ندارد یا از بین میرود، بچهها معمولاً به بیراهه میروند و در دنیای خیالی خود زندگی میکنند. آنها میتوانند از نظر عاطفی نابود شوند و احساس تنهایی کنند. گذراندن وقت خانوادگی با فرزندان، پیوند مشترک شما با فرزندتان را مستحکم میکند و به احساس امنیت و رفاه آنها میافزاید. آنها را در برخی از فعالیتها یا سرگرمیهای جالب شرکت دهید تا از اعتیاد به وسایل مدرن جلوگیری کنید.
کلام آخر: علیرغم سختیها و ناهمواری که بهعنوان والدین در تربیت فرزند پیش روی شماست، پاداش عالی این است زمانی است که ببینید فرزندتان بهعنوان فردی مورد احترام، تحسینشده و دوستداشتنی به بزرگسالی رسیده است و از شما بهخاطر تلاش و زحماتی که در کودکی برای آنها کشیدهاید، تشکر میکند.