عدم امنیت عاطفی دوران کودکی، نوعی سوء استفاده عاطفی است که اغلب ناشناخته و گزارش نمیشود. این شکل از بدرفتاری با کودک همیشه آشکار نیست، زیرا افراد کمی در مورد آن صحبت میکنند یا میدانند که باید به دنبال چه علائمی باشند. نادیده گرفته شدن از نظر عاطفی، میتواند یک تجربه ویرانگر باشد. این آسیب دوران کودکی نه تنها میتواند بر احساس کودک، ظرفیت اعتماد و توانایی آنها برای ایجاد روابط سالم تأثیر بگذارد، بلکه میتواند بر شرایط سلامت کودک نیز تأثیر بگذارد. اثرات عدم امنیت روانی، میتواند به زندگی بزرگسالی فرد نیز منتقل شود. در این مطلب نشانههای عدم امنیت عاطفی در کودکان را مورد بررسی قرار دادهایم.
عدم امنیت عاطفی دوران کودکی چیست؟
عدم امنیت عاطفی کودک (CEN)، عبارت است از ناکامی والدین در برآوردن نیازهای عاطفی فرزندشان در سالهای اولیه. این شامل تعاملات عاطفی بیپاسخ، در دسترس و محدود بین والدین و کودک است. نیازهای عاطفی کودکان برای محبت، حمایت، توجه یا شایستگی نادیده گرفته میشود. عدم امنیت عاطفی، همچنین زمانی اتفاق میافتد که والدین یا مراقب اصلی کودک را در معرض خشونت شدید خانگی قرار میدهند، به کودک اجازه میدهد در رفتارهای ناسازگارانه شرکت کند، از درمان مشکلات عاطفی کودک امتناع میکند یا ساختار کافی برای آنها فراهم نمیکند. محرومیت از مادر، مانند نهادینه شدن یا قرار گرفتن در یتیمخانه نیز، نوعی غفلت عاطفی است. فرزندان والدین غایب نیز ممکن است بیتوجهی مشابهی را تجربه کنند.
اثرات عدم امنیت عاطفی در دوران کودکی
بیتوجهی عاطفی کودک نوعی بدرفتاری روانی است، همچنین یکی از شایعترین انواع سوء استفاده در دوران کودکی است. علیرغم فقدان رویدادهای آسیبزا آشکار، تجربه غفلت عاطفی در کودکی میتواند به اندازه سوء استفاده مضر باشد. در واقع، مطالعات نشان میدهد که CEN ممکن است گستردهترین تأثیر منفی بر سلامت روان را در میان همه انواع بدرفتاری در دوران کودکی داشته باشد، که با پیامدهای نامطلوب جسمی، روانی و آموزشی همراه است. پیامدهای کوتاه مدت غفلت عاطفی، شامل افزایش خطر برای رفتار درونی و بیرونی دوران کودکی و همچنین تاخیر در رشد شناختی و عاطفی است. آمیگدال، بخشی از مغز است که مسئول یادگیری اهمیت عاطفی است. بر واکنش برانگیختگی به محرکهای محیطی تأثیر میگذارد. هنگامی که کودک در مراحل اولیه رشد مغز، اشکال شدید CEN را تجربه میکند، مانند پرورش نهادی، آمیگدال از نظر حجم بزرگتر و واکنش پذیرتر میشود. در نتیجه، کودکانی که توسط والدین بیتوجه بزرگ شدهاند، در درازمدت پیامدهای بدتری برای سلامت روان خواهند داشت. درک کودک از غفلت مهم است. وقتی کودک احساس کند که از نظر عاطفی مورد غفلت قرار گرفته است، دو برابر بیشتر در معرض ابتلا به یک اختلال روانپزشکی در سن 15 سالگی است، از جمله ابتلا به افسردگی، اختلال دوقطبی، علائم اضطراب، اختلال هراس، فوبیا، و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD). نوجوانانی که از نظر عاطفی نادیده گرفته شدهاند، بیشتر احتمال دارد که عملکرد تحصیلی ضعیف، سوء مصرف مواد، فعالیت جنسی پرخطر و اقدام به خودکشی داشته باشند. غفلت عاطفی اغلب بین نسلی است. والدینی که از سوی والدین خود نادیده گرفته شدهاند، معمولا در هنگام تربیت فرزندان خود از شیوههای فرزندپروری مشابهی استفاده میکنند.
نشانههای عدم امنیت عاطفی دوران کودکی
بر خلاف آزار جسمی، فرزندپروری سهل انگارانه یا بیتوجهی علائم ظاهری مانند کبودی یا جراحت ندارد. علیرغم تفاوتهای فردی، کودکان نادیده گرفته شده تمایل به نشان دادن الگوهای رفتاری خاصی دارند. علاوه بر این، تجارب سوء استفاده اغلب با انواع دیگری از سوء استفاده، مانند سوء استفاده فیزیکی یا سوء استفاده جنسی همراه است که نشانههای واضحتری دارند. نشانههای والدینی که از نظر عاطفی به کودک خود بیتوجه هستند عبارتند از:
- با لحن سرد و غیر دوستانه صحبت میکنند.
- احساسات کودک را نادیده میگیرند.
- زیاد با کودک صحبت نمیکنند.
- زمان کمی را با کودک میگذرانند و به او احساس ناخواسته بودن میدهند.
- بازخورد مثبت یا تحسین کمتر از خود نشان میدهند.
- کمتر ابراز محبت میکنند.
- تعاملات اجتماعی مثبت کمتری با کودک از خود نشان میدهند.
- درگیر کار هستند و دخالت در زندگی و مسائل کودک نمیکنند.
- به فعالیتهای کودکان علاقهای نشان نمیدهند.
- دائماً از فرزند خود عیب جویی میکنند.
- درخواستهای کودک برای کمک در کارها و مشکلاتش را نادیده میگیرند.
- وقتی کودک در کاری شکست میخورد به او احساسات منفی میدهند.
- انضباط کلامی تهاجمی دارند.
- معمولا معتاد به سوء مصرف مواد هستند.
- علائم افسردگی را نشان میدهند.
- در دوران کودکی خود از غفلت عاطفی رنج میبردهاند.
علائم عدم امنیت عاطفی در کودکان
- الگوی دلبستگی ناایمن-اجتنابی، دلبستگی آشفته و در موارد شدید، اختلال دلبستگی
- الگوهای رفتاری منفعل، گوشهگیرانه و پرخاشگرانه را با والدین خود نشان دهند.
- در رشد و یادگیری مشکل دارند.
- منفینگری در تعاملات والدین و فرزند و عصبانیت نسبت به والدین
- تعامل اجتماعی مثبت به طور قابل توجهی کمتر از سایر کودکان دارند.
- تاخیر در رشد زبان
- عصبانیت نسبت به والدین
- از تعامل با کودکان دیگر خودداری میکنند.
- ضعف در نظم و انضباط
- روابط ضعیف با همسالان
- رفتار مخرب و تکانشی، از جمله پرخاشگری، خصومت و مخالفت
- عملکرد شناختی پایینتر
- عزت نفس پایین و شفقت به خود
- احساس گناه و شرم، تحقیر و سرزنش خود، احساس بیارزشی
- مشکلات توجه
- مشکل در مدیریت احساسات
- داشتن اعتماد و مشکلات در رابطه
- علائم اختلال افسردگی
- علائم اختلال اضطراب
- در موارد شدید، کودک علائمی شبیه به اوتیسم، مانند تیکهای عصبی و خودآرامبخشی را بروز میدهد.
بیشتر بخوانید: افسردگی در کودکان و نوجوانان چه نشانهها و علائمی دارد؟
چگونه بر عدم امنیت عاطفی در دوران کودکی غلبه کنیم و آن را درمان کنیم
تجربیات عاطفی کودک میتواند بر روابط بزرگسالی آینده آنها تأثیر بگذارد. اگر کودک در خانواده مورد غفلت عاطفی قرار میگیرد، خانواده درمانی بهترین و مؤثرترین روش رومان برای او خواهد بود. یک روانشناس به خانواده کمک خواهد کرد تا از اهمیت تأثیر و نقش خود در روند رشد روانی کودک مطلع شوند. آنها به کودک کمک میکنند تا با مسائل و مشکلات پیش رو کنار بیاید. مداخله زود هنگام میتواند به جلوگیری از بروز پیامدهای ناخوشایند غفلت عاطفی در کودک منجر شود. درمانگر همچنین میتواند مکانیسمهای مقابلهای مناسب را به کودک آموزش دهد. از طریق مداخله زودهنگام، رفتارهایی که منجر به غفلت میشود ممکن است اصلاح شوند.
چرا و چگونه برای کودک امنیت عاطفی ایجاد کنیم؟
از هر نظر به نفع شماست که در کودک احساس امنیت و دلبستگی مطمئن نسبت به خود ایجاد کنید. الگوهای رفتاری معینی برای والدین وجود دارد که سبب ایجاد امنیت عاطفی میشوند و شما باید از این الگوها تبعیت کنید. والدینی کودکان دارای امنیت عاطفی دارند که رفتار خود را با رفتار کودک منطبق میکنند، یا به عبارت دیگر از آهنگ رفتار و اعمال کودک تبعیت میکنند. همچنین به نظر میرسد والدین اینگونه اطفال از نظر عاطفی با کودکان خود دوستانهتر رفتار میکنند. آنها بیشتر لبخند میزنند، بیشتر از آهنگ گفتار خود استفاده میکنند، و صدای خود را به شکلی گویاتر به کار میبرند. آنها بیشتر کودکان خود را لمس میکنند و در آغوش میگیرند.
برعکس، مادران اطفال ناایمن، از نظر روانشناختی «غیرقابل دسترس» خوانده میشوند. این مادران ممکن است افسرده باشند و از تماس با اطفال خود در ماههای اول زندگی بیزارند، تمایلی به توجه کردن به اطفال خود ندارند و حتی شاید آنها را نپذیرند و از آنها دوری کنند.
بیشتر بخوانید: اگر میخواهید با کودک خود رابطهی صمیمی داشته باشید، بخوانید!
کلام آخر: کسانی که وظیفه مراقبت از کودک را بر عهده دارند باید دارای سلامت روان تأیید شده باشند. هر گونه بیتوجهی و کمتوجهی به نیازهای کودک در هر سنی از بدو تولد میتواند تأثیر کوتاه مدت و یا بلند مدت بر سلامت روان کودک داشته باشد. والدینی که نیازهای عاطفی فرزند خود را مورد غفلت قرار میدهند با حضور در کلاسهای اصول فرزندپروری به مهارتهایی مانند گوش دادن، صحبت کردن و درک کردن عواطف کودک دست پیدا میکنند.