در طی دهه گذشته شاهد تغییرات شگرفی در زندگی خانوادگی در کشور بودهایم. افزایش نرخ طلاق در نیمه دوم قرن بیستم چشمگیر است. در واقع، نرخ طلاق در اکثر کشورها بیش از دو برابر شده است. طلاق میتواند دوران سختی برای خانواده باشد. هنگامی که والدین طلاق میگیرند، اثرات طلاق بر فرزندان میتواند متفاوت باشد. برخی از کودکان به طلاق به روشی طبیعی و قابل درک واکنش نشان میدهند، در حالی که سایر کودکان ممکن است با این گذار دست و پنجه نرم کنند. بچهها انعطافپذیر هستند و با کمک میتوان مساله طلاق را بهعنوان یک سازگاری و نه یک بحران تجربه کرد. از آنجایی که فرزندان طلاق متفاوت هستند (خلق و خوی متفاوت، سنین مختلف)، اثرات طلاق بر فرزندان نیز متفاوت است. در این مقاله مهمترین پیامدهای طلاق والدین بر کودکان را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
عملکرد ضعیف در مدرسه
درک طلاق برای همه اعضای خانواده سخت است. برای کودکان، تلاش برای درک پویایی در حال تغییر خانواده ممکن است آنها را منحرف و گیج کند. این وقفه در تمرکز روزانه آنها میتواند به این معنی باشد که یکی از اثرات طلاق بر فرزندان در عملکرد تحصیلی آنها دیده میشود. هر چه کودکان حواسشان پرتتر باشد، احتمال اینکه نتوانند روی درس و مدرسه تمرکز کنند، بیشتر است.
از دست دادن علاقه به فعالیتهای اجتماعی
تحقیقات حاکی از آن است که طلاق میتواند بر فرزندان نیز تأثیر بگذارد. کودکانی که خانواده آنها طلاق را پشت سر میگذارد، ممکن است مشکل بیشتری در برقراری ارتباط با دیگران داشته باشند و تمایل دارند که تماسهای اجتماعی کمتری داشته باشند. گاهی اوقات بچهها احساس ناامنی میکنند و فکر میکنند که آیا خانواده آنها تنها خانوادهای است که طلاق گرفته است؟
دشواری انطباق با تغییر
با وقوع طلاق، کودکان مجبورند یاد بگیرند که خود را با تغییرات بیشتر و بهتر وفق دهند. اتفاقهای جدید خانواده، خانه یا وضعیت زندگی جدید، مدارس، دوستان و موارد دیگر، همگی ممکن است تأثیر قرار گیرند.
از نظر عاطفی حساستر میشود
طلاق میتواند انواع مختلفی از احساسات را برای همهی خانواده به ارمغان بیاورد و فرزندانی که درگیر میشوند تفاوتی ندارند. احساس از دست دادن، خشم، سردرگمی، اضطراب و بسیاری دیگر، همه ممکن است از این اتفاق ناشی شوند. طلاق میتواند باعث شود کودکان احساس تنهایی و حساسیت عاطفی کنند. کودکان به یک خروجی برای احساسات خود نیاز دارند، کسی که با او صحبت کند، کسی که گوش دهد و…! کودکان معمولا از طریق نحوه پردازش احساسات خود، اثرات طلاق را تجزیه و تحلیل میکنند. کودکان و نوجوانانی که طلاق والدین خود را تجربه میکنند نیز دارای میزان بیشتری از خلق افسرده، عزت نفس پایینتر و ناراحتی عاطفی هستند.
بروز رفتار مخرب
تعارض حل نشده در طلاق ممکن است منجر به بروز رفتارهای مخرب در آینده شود. رفتارهای مخرب بیشتر (مثلاً مخالفت با مقامات، دعوا کردن، دزدی، و استفاده و سوء مصرف الکل و مواد مخدر غیرقانونی). تحقیقات نشان داده است که کودکانی که در 20 سال گذشته طلاق را تجربه کردهاند، بیشتر در انجام کارهای غیرقانونی و خلاف شرکت کردهاند. از طریق رفتارهای مخربی که به سلامت کودک آسیب میرساند، آنها بیشتر نسبت به سایر کودکان عادتهای سیگار کشیدن یا مصرف قرصهای روانگردان را پیدا کردهاند.
عصبانیت / تحریک پذیری
در برخی موارد، جایی که کودکان تحت تأثیر قرار میگیرند و نمیدانند چگونه به تأثیراتی که در طول طلاق با آن مواجه میشوند، پاسخ دهند، ممکن است عصبانی یا تحریکپذیر شوند. خشم آنها ممکن است به طیف وسیعی از علل درک شده هدایت شود. کودکانی که طلاق را تجربه میکنند ممکن است خشم خود را نسبت به والدین، خود، دوستانشان و دیگران نشان دهند. برای بسیاری از کودکان این عصبانیت پس از چند هفته از بین می رود، اگر ادامه یابد، باید توجه داشت که این ممکن است یک اثر طولانی مدت طلاق بر روی فرزندان باشد.
افزایش مشکلات سلامتی
روند طلاق و اثرات آن بر فرزندان میتواند استرسزا باشد. برخورد با این مسائل میتواند عوارض خود را داشته باشد، از جمله مشکلات فیزیکی. کودکانی که طلاق را تجربه کردهاند، آمادگی بالاتری برای ابتلا به بیماری دارند، که میتواند ناشی از عوامل زیادی از جمله مشکل در خوابیدن باشد. همچنین، علائم افسردگی در کودک میتواند ظاهر شود، این احساس از دست دادن میتواند احساس خوشی و خوبی را از بین ببرد، و مشکلات سلامتی را تشدید کند.
احساس گناه
کودکان معمولا تعجب میکنند که چرا طلاق در خانواده آنها اتفاق میافتد. آنها به دنبال دلایلی میگردند و نمیدانند که آیا والدینشان دیگر یکدیگر را دوست ندارند یا کار اشتباهی انجام دادهاند. این احساس گناه یکی از تأثیرات رایج طلاق بر روی فرزندان است، اما همچنین میتواند به بروز بسیاری از مسائل دیگر منجر شود. احساس گناه فشار را افزایش میدهد و میتواند منجر به افسردگی، استرس و سایر مشکلات سلامتی شود. ارائه زمینه و مشاوره به کودک برای درک نقش خود در طلاق میتواند به کاهش این احساس گناه کمک کند.
از دست دادن ایمان به ازدواج و تشکیل خانواده
کودکان طلاق در بزرگسالی باور کمتری به ایجاد روابط پایدار و ماندگار دارند. تحقیقات نشان داده است که کودکانی که طلاق را تجربه کردهاند، در روابط خود با احتمال بیشتری طلاق میگیرند. برخی تحقیقات نشان میدهد که این تمایل به طلاق ممکن است دو تا سه برابر بیشتر از کودکانی باشد که در خانوادههای غیر طلاق گرفته رشد کردهاند.
کلام آخر: طلاق والدین با پیامدهای منفی و انتقال زودهنگام زندگی همراه است، زیرا فرزندان وارد بلوغ جوانی و زندگی بعدی میشوند. فرزندان طلاق بیشتر در معرض فقر، شکست تحصیلی، فعالیت جنسی زودهنگام و پرخطر، زایمان غیر زناشویی، ازدواج زودهنگام، زندگی مشترک، اختلافات زناشویی و طلاق عاطفی هستند. در واقع، مشکلات عاطفی مرتبط با طلاق در دوران بزرگسالی افزایش مییابد. بنابراین، درک میزان این مشکلات و مکانیسمهای علتی که طلاق از طریق آنها بر این رفتارها تأثیر میگذارد، پیامدهای اجتماعی مهمی دارد. با این حال اینها برخی از تأثیرات احتمالی طلاق بر فرزندان هستند و به هیچ وجه مطلق نیستند. خانوادهها خیلی خوب میدانند که طلاق چقدر برای فرزندانشان و همچنین خودشان استرسزا است. بنابراین بهتر است خانوادهها به دنبال خدمات حمایتی و کمک گرفتن از مشاور برای یافتن راهی مسالمت آمیز برای طلاق گرفتن و یادگیری روشهای جدیدی برای تربیت فرزندان باشند.